آخرین دیدار از پسرم درسونوگرافی
سلام جیگرررررررررم....جووون دلم چه لگدایی میزنی.انگار میدونی میخوام باهات حرف بزنم فسقلی... چه خبرا مامانی؟؟خوش میگذره؟؟حسابی جات تنگ شده دیگه..ولی خیلیییی شیطونی..با این تنگی جا تونستی سرتو بچرخونی بیای تو لگن مامی.. دیروز با بابا رفتیم سونوگرافی بازم دیدیمت عزیزم..واقعا خدا چه عظمتی داره چه قدرتی داره..بهت زده میشه آدم دکتر سونو مغز و قلبتو نشونمون داد..وای قربون اون قلب کوچولوت برم.چه ضربانی داشت...مغزتم که دیگه نگو از دیدنش شگفت زده شده بودم..انقدر سرگرم دیدن تو بودم که نمیتونستم چشم ازت بردارم و ببینم بابایی داره چیکار میکنه..خودش که میگه داشته میخندیده و خوشحال بوده..راستی دکتر وزنتم گفت کپل من.. سه کیلو و صد گرم.....
نویسنده :
مامان گل پسر
18:11